دلنوشته
از خداحافظی سخت تر حسی تو دنیا ندیده ام
وقتی می خواهی باشی اما باید بروی وقتی می خواهی باشند اما می روند و من همیشه معلق بوده ام میانِ این دو حس تردید میان بودن ها و نبودن ها ماندن ها و رفتن ها همیشه در دوراهیِ بیم ها و امیدهایش بوده این دلم و این است حکایتِ این دلِ در به در که گاه به هر دری می زند .. باز نمی شود و گاه نمی داند کی و از کجا .. دری به روی نگاهِ خسته اش باز شد خدایِ آسمان حتما برای این گشایش ها و بستن ها حکمتی دارد من ... نمی دانم ... گاهی .. هیچ نمی دانم خـــــــــــاطرات خــــــــــیلی عـــــــــجیبند!!!! مــــــــــی خندیم ... بــــه روزهـــــــایی کـــــــه گــــــــریه
میگویند دنیا بی وفاست..... اما قدرش را بدانید..... من دنیای بی وفاتری هم داشته ام.....
گــــــــــاهی اوقــــــــات
گــــــــــاهی گــــــــــریه مـــــــــی کنیم ... بـــــــه
یــــــاد روزهــــــــایی کــــــــــه مــــــــــی خندیدیم!!!
| :قالبساز: :بهاربیست: |
ینجا مدفن افکارخاموش آدم دیوانه ای ست که از فرط تنهائی دستش فقط به خدا می رسد و بس . اینجا را که خواندی ، نمی گویم دلت را بشور ، لطفا اما ، چشمانت را آب بکش ...
