سفارش تبلیغ
صبا ویژن


دلنوشته


چند جمله ی قشنگ از آندره ژید:
 
 
   به درستی نمی دانم که چه کسی می تواند آورنده ی من بر روی زمین  باشد. به من گفته اند که آن خداست؛ و اگر او نبوده ،پس چه کسی بوده است؟

آندره ژید در قسمتی از کتاب مائده های زمینی اش می گوید:می نویسم تا بعد ها نوجوانی،همانند من در 16 سالگی ،امًا آزادتر و کامل  تر،در این نوشته ها پاسخی برای پرسش پرهیجان خویش بیابد.امًا پرسش او چه خواهد بود؟

و من می پرسم آیا او می دانست که نوجوان 16 ساله امروز چگونه می تواند آزادتر و کامل تر باشد؟

 


   آندره ژید:دلم روزگاری را گواهی می دهد که در آن ،آن چه امروز به چشم ماحیاتی می بخشد،به دشواری درک خواهد شد.
 
   من به مانند کسی می مانم که می داند قلمش بیش از آنکه باید،آغشته به مرکب است. و از بیم لکه دار کردن کاغذ،نقش و نگاری از واژه ها ترسیم می کند.
 
    غیر منطقی بودن خشمگینم می کند امًا زیاده روی در منطق از پا درم می آورد.
 
    من اینک در تنگنای گذشته خویشم،امروز هیچ حرکتی از من سر نمی زند که "من" دیروز موجب آن نباشم.امًا آن که در این لحظه هستم ؛ناگهانی، ناپایدار، در حال گریزاست..
 
  سنجاب خزیدن مار را نمی پذیرد.خرگوش ،هنگامی که لاک پشت و جوجه تیغی را می بیند، می گریزد.همه این گونه گونگی را در میان آدمیان نیزمی بینی بنابراین از سرزنش آن که با تو فرق دارد،دست بردار جامعه بشری کامل نخواهد بود.

نوشته شده در شنبه 91/2/30ساعت 5:16 عصر توسط فاطمه عقابی نظرات ( ) | |


:قالبساز: :بهاربیست:



فال - قیمت خودرو - خرید vpn - بازمانده