دلنوشته
اینجا در دنیای من گرگها هم افسردگی مفرط گرفته اند دیگر گوسفند نمیدرند ، به نی چوپان دل میسپارند و گریه می کنند... در ابعاد این عصر خاموش من ازطعم تصنیف در متن ادراک یک کوچه تنها ترم بیا،تا برایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است "سهراب سپهری" آموخته ام که گاهی تمام چیز هایی که یک نفر می خواهد ...فقط دستی است برای گرفتن دست او وقلبی است برای فهمیدن وی... "چارلی چابلین" من همه ی آن روز ها را پشت سر گذاشته ام . روزهای الزام و باید ها , روزهای زندگی دوگانه: در خانه به گونه ای بودن و بیرون از خانه تظاهر به انچه دیگران می پسندند. امروز اگر خسته ام, امروز اگر تحمل کوچکترین ناملایمی را ندارم این خاطرات تحفه شاید یادگار آن روز ها باشد.... ولی می دانم هر شبی را پایانی است.....
:قالبساز: :بهاربیست: |